پنج‌شنبه ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴ - ۲:۱۷ بعد از ظهر

موزه آبادان (آغل موزه شد) !!

پس از چند سال سفر به خوزستان بالاخره موفق شده بودم که موزه آبادان را به همراه دخترم ببینم ، در حال بازدید از موزه آبادان یک باره یک شبح را در سالن ورودی موزه دیدم ، به خودم شک کردم ، چون اعتقاد چندانی به موجودات ماورایی ندارم ، اما شبح داشت به سمت من می آمد ، دخترم گفت بابا گوسفند !! باورش برایم سخت بود در موزه ، آن هم موزه آبادان گوسفندی در سالن ورودی بود !! به دخترم اعتماد کردم و با او همراه شدم ، یک راس گوسفند در موزه بود باورش سخت است ! گوسفندی شاداب و سرحال در موزه به همراه سرباز و نگهبان در حال گردش بود …

شبحی چهارپا در موزه آبادان!!
شبحی چهارپا در موزه آبادان!!

گوسفند به سمت درب ورودی و محوطه باز موزه آبادان می رفت و چشمان متعجب من و دخترم به دنبال او!! موضوع داشت جالب تر می شد ۵ راس گوسفند دیگر هم در محوطه موزه آبادان در حال چریدن بودند !! سطح و کف محوطه موزه آبادان پر بود از فضولات این حیوانات !! دخترم مشغول بازی با آنها شد و نگاه کنجکاوانه من به فضای سبز موزه !!

آغل گوسفندان در موزه آغل آبادان
آغل گوسفندان در موزه آغل آبادان

یک آغل موزه !! نام جالبی است تا به حال موزه ای به این نام در دنیا وجود نداشته !! نو آوری جالبی بود برای خودش ! آغل موزه آبادان ! دقیقا یک آغل هم در حیاط برای آنها ساخته بودند ، واقعا چقدر مدیران ما در فکر هستند !!

4 راس گوسفند در موزه آغل آبادان
۴ راس گوسفند در موزه آغل آبادان

پس از چند دقیقه مبهوتی من، متوجه دخترم شدم که گفت ؛ بابا کی می ریم داخل موزه ، من از بازی با گوسفندها خسته شدم. به او گفتم : ابتدا باید برویم دستهایت را بشوری و بعد به سمت سرویسهای بهداشتی موزه آبادان در ضلع جنوبی محوطه موزه رفتیم  البته با کمی احتیاط ، چون تمام سطح مسیر پر بود از فضولات گوسفندان، حواشی این موزه چقدر دیدنی است !!

فضولات گوسفندان در محوطه جنوبی موزه آبادان
فضولات گوسفندان در محوطه جنوبی موزه آبادان

کنار سرویسهای بهداشتی موزه آبادان شما را یاد اوراقچی های میدان شوش تهران می انداخت ، آنجا محلی شده بود جهت دپوی ضایعات و محل نگهداری آهن آلات و درب و … شاید من اطلاع ندارم اینها هم قسمتی از آغل موزه آبادان است که باید می دیدم ! البته در قسمتی هم مرغ و خروس نگهداری می شد !! مرغ و خروس در مقایسه با گوسفند چیزی نیست!

آغل موزه آبادان
آغل موزه آبادان

در هر صورت داخل موزه آبادان شدیم اولین چیزی که می دیدم (یعنی البته بهتر است بگویم ؛ نمی دیدم) ویترین های خالی بود !! با دخترم به سمت ویترین های که نشان گر لباسهای محلی قومهای استان خوزستان رهنمون شدیم ، (البته باز هم بهتر است بگویم ، خود رهنمون! چون از راهنما در داخل موزه آبادان خبری نبود) اما انگار حواشی دست بردارد نبود.

ویترین های خالی موزه آبادان
ویترین های خالی موزه آبادان

قالب مجسمه ها یا شکسته شده بودند و یا لباسهایش بیش از اندازه خاک گرفته و کثیف بود ، دخترم به من اشاره می کرد عکس بگیر  ، نگاه کن ، … عین عروسکهای قدیم من است که خراب شده و شکسته اند و در انبارند!!

تذکر دخترم در خصوص معایب و شکستگیهای مجسمه ها (تالار مردم شناسی موزه آبادان)
تذکر دخترم در خصوص معایب و شکستگیهای مجسمه ها (تالار مردم شناسی موزه آبادان)

در هر صورت بازدید ما از داخل موزه آبادان (آغل موزه آبادان) به پایان رسید و بیرون آمدیم . تازه داشت موضوعات موزه برایم جالب می شد ، شهره بودن موزه آبادان این است که ، با الگو برداری از آرامگاه دانیال نبی در شهر شوش نماد بیست و دو متری آن ساخته شده است ، اما وقتی از چند متر دورتر به موزه نگاه می کردید، ۲ برج منبع آب بلندتر از سازه اصلی موزه آبادان ، آن هم در چند صد متری موزه برپا شده بود. نمی دانم آیا واقعا این سازه موزه اهمیت دارد یا آن دو منبع آب!!

گنبد موزه آبادان و منبع های آب در کنار آن
گنبد موزه آبادان و منبع های آب در کنار آن

البته مطمئن هستم مسولان محترم موزه که فکری به حال گوسفندان شهر آبادان کرده اند و برای آنها آغلی ساختند ، حتمی فکری هم به حال سازه بی معنی موزه خواهند کرد ، تا بازدید کننده ها راحت تر منبع آبها را ببینند !!

یکی از گوسفندان موزه آبادان در زیر گنبد مخروطی
یکی از گوسفندان موزه آبادان در زیر گنبد مخروطی

اصلا منبع آبها را فراموش کنید ، نگاهتان را به چند متر آنطرف تر برگردانید دکلهای فشار قوی برق بیشتر خود نمایی می کند ، آن هم نه یکی بلکه چندین دکل در محوطه و حریم موزه آبادان !!

دکلهای برق در حریم موزه آبادان
دکلهای برق در حریم موزه آبادان

هیچ زمانی فکرنمی کردم بازدید از موزه آبادان این همه حاشیه داشته باشد!! برای من و دخترم سفری جالب بود.
ته نویس ۱: دوستان حتما گزارشم را درباره خود موزه آبادان و همچنین معرفی آقای علی هانیبال بخوانید .. مطمئن باشید خالی از لطف نیست.
ته نویس ۲: این خبر توسط خبرگزاری میراث فرهنگی با اندکی تغییر منتشر و پیرو آن در سایتها و خبرگزاری های دیگر بازنشر شد ، فقط یک نکته من راهنمای گردشگری آبادان نیستم و اصلا راهنما به آن حد نیستم من فقط یک سفرنویسم ! همین!
ته نویس ۳: پجوابیه توسط روابط عمومی سازمان میراث فرهنگی در همین خصوص منتشر شد ، من هم چند سوال از آنها کردم ! منتظر پاسخ به پرسشهایم می مانم !! پرسشها را در اینجا ببینید.
ته نویس ۴: از توهین به افراد در کامنتها حذر کنید ، تا مجبور به حذف کامنت شما نشوم

اینجا را با دوستان خود به اشتراک بزارید

۲۱ دیدگاه

  1. عجب! واقعا با این تصاویری که من دیدم بهترین نامگذاری را کرده ای آقا شهرام ( آغل موزه )

    شهریار: خودم هم از این نام آغل موزه آبادان خوشم آمد

  2. سلام
    وای عجب موزه ی تخیلییییی….شهرام جان احتمالا تغییر کاربری داده ها…

    شهریار: آغل موزه آبادان شده دیگر !!!

  3. سلام
    در اين موزه كه آثار داخل موزه در امان نيستند، حداقل بگذاريد گوسفندان و مرغ و خروسها در امان باشند (با اين مطلبي كه شما نوشتيد فكر كنم ديگه گوسفندان موزه هم در امان نباشند!!) با مطلب جديد به روزم و منتظر نظرات ارزشمند شما هستم ، موفق باشيد و پيروز

    شهریار: دقیقا ، شاید الان برای گوسفندان ناراحت بود تا موزه آبادان!!!

  4. ………….

    شهریار: باور بفرمائید من هم می خواستم چیزی ننویسم ! مثل شما ! اما نشد!

    • برای افراد بی فرهنگی که در موزه آبادان کار می کنند متأسفم که به آنها اجازه داده می شود در عرصه فرهنگ مردم چنین کاری کنندو بعد از نام امام حسین (ع) برای سرپوش گذاشتن به عمل زشت شان استفاده می کنند و روابط عمومی میراث هم دروغ آنها را به عنوان جوابیه منتشر می کند .

      شهریار: ۱- دوست عزیز از اهانت به افراد خودداری فرمایئد ۲- این تصاویر مربوطه به روز پنجم محرم بوده و ارتباطی به روز تاسوعا و عاشورا نداشته ۳- آیا موزه ها در روز تاسوعا و عاشورا باز هستند!! ۴- آیا نگهداری از احشام وظیفه میراث فرهنگی است؟ ۵- آیا ساختن آغل وظیفه کارکنان میراث فرهنگی است ۶- آیا ساختن برج منبع آب ۲۷ متری ، آن هم دو عدد ، و آن هم در حریم برج گنبدی موزه ارتباطی به تاسوعا و عاشورا دارد !! و …

  5. درود جناب شهریار
    راستش هم خندم گرفته و هم دارم افسوس می خورم ، البته تلخند ، جای تعجبه که این قدر هر روز داریم شعار می شنویم از آبادانی میراث فرهنگی مون و پاسداشت و نگاهداشتش ، البته دلم برای این گوسفندای زبون بسته هم می سوزه بیچاره ها چی از فرهنگ می فهمن که آوردنشون تو موزه؟
    هر چند جسارتا باید عرض کنم عقل این گوسفندا از عقل بعضی انسان ها بیشتره ، زیباترین عکسی که دیدم دختر گلتون بود حداقل یه ذره انرژی مثبت گرفتم
    خدا براتون نگهشون داره
    سپاس فراوان از شما

    شهریار: از لطف شما نسبت به حقیر و دخترم سپاس گزارم و از این بی فرهنگی ها دلگیر و غمگین ، آدمهای که مدعی فرهنگ هستند و به خود اجازه بی احترامی می دهند !! متاسفم

    • آقای جعفریان. این گوسفندان فرهنگشان از شما بی فرهنگ بیشتره. چون آنها مال کسی بوده که برای روز عاشورا و نذر امام حسین ذبح کرده. شما از فرهنگ چی می فهمید؟

      شهریار: یکبار دیگر اسمی که برای خود انتخاب کرده اید مرور کنید «دوستداران میراث فرهنگی» آیا می توانید با این نوع گفتار و تهمت بی فرهنگی به کسی خود را دوست دار فرهنگ بدانید. بر فرض محال ، نذر چه ارتباطی به نگهداری حیوان در یک موزه را دارد؟؟ شما برای حیوان نذری آغل هم درست می کنید ، آن هم در یک موزه ؟؟؟ خوشحال از این هستم که در این سرزمین ، بهترین بهانه برای برخی، استفاده ابزاری از دین است !! بهتر است شما نام خود را به جای دوست دار فرهنگ بگذارید دوست دار حیوانات ، کار با حیوانات زبان بسته چه به فرهنگ !!! یک انسان با فرهنگ حداقل خود را در پشت نام جعلی معرفی نمی کند و یا در پشت دین !!!
      سرکار خانم جعفریان از بابت نابخردی برخی از شما عذر می خواهم

      • درود جناب شهریار
        سپاس از توضیحات شما در پاسخ به ایشان ، من از دیدگاهی که نوشتم قصد توهین به کسی نداشتم ، به هر حال یک مکان فرهنگی نیازمند توجه بیشتره و دیدن چند تا گوسفند در یک موزه ان هم به بهانه نذری به راستی تمسخر امیزه ، دین و اعتقادات دینی برای همه ی ما محترمه اما نه به قول شما استفاده ابزاری از آن ، مسئله ای نیست من ناراحت نشدم به هر حال در فضای مجازی امکان سوءتفاهم همیشه وجود داره
        باز هم ازتون ممنونم

        شهریار: البته توهین های این دوست دار میراث رفهنگی دنبال دار است و بالاجبار مجبور به حذف کامنتهای بی شرمانه و بی ادبانه ایشان شدم

      • من اصالتا یک خوزستانیم، واقعا باعث وهن هستش که شخصی یا اشخاصی اینچنین بی محبا هر چه از دهانشان به بیرون می آید، پرتاب میکنند به سمت و سوی مخاطب.
        من از طرف تمام خوزستانیها بابت آغل موزه(مثل باغ موزه) و همچنین توهینهای مکرر در فضای مجازی عذر میخوام. اگر اعتراض یا انتقادی هست بایستی به صورت مودبانه بیان بشه، همانطور که جد گرامی کشته کربلا- که برایش نذر داده میشود – ، فرمود : انی بعثت لاتم مکارم الاخلاق

        شهریار: جناب آقای انصاری متاسفانه یا خوشبختانه ایشان «دوست دار میراث فرهنگی» است !!!

  6. به هر حال گوسفند هم مي تونه جز تاريخ هر سرزميني محسوب بشه….

    شهریار: و همچنین گوسفندان تاریخ ساز!!!

  7. تیترتان مشعوف! :))) جزئیات خیلی خوب بود.
    ممنون

    شهریار: شما هم که بدون جزئیات نمی نوسید ، گزارشتان عالی بود ، مرثیه ناتمام

  8. آبادان جزو شهرهایی است که هربار دیدمش بی بروبرگرداشک از چشمانم سرازیر گشت.آیا دیدن ویرانه های باقیمانده از هشت سال جنگ با همسایه بر تن غبارآلود شهری که در گذشته نه چندان دور عروس خلیج فارس محسوب میشد و یا سرگشتگی جوانان دست فروش کالای چینی، آنهم در شهری که روزگاری پرواز مستقیم از آمریکا داشت،به اندازه کافی ملال آور نیست؟ در قبال آنهمه تغییر کاربری های پس از انقلاب آبادان یقین داشته باشید تغییر کاربری یک موزه به آغل چندان هم دور از ذهن و دردناک نیست،

    شهریار: سپاس از نقطه نظرات شما

  9. سلام.گوسفنده رو دوست داشتم.به امید دیدار

    شهریار: سلام بر شما

  10. سلام
    باز جای شکرش باقیه که بز و میش نبوده…
    باز هم من جامانده از تورهای شما:(جای منم خالی کنید

    شهریار: و باز هم من سعادت همراهی شما را نداشتم

  11. سلام با اجازه یکی از عکسهای آغل موزه را در وبلاگم شیر می کنم…

    شهریار: اجازه ما هم دست شماست!

  12. واقعا جای تاسف داره! حالا گوسفند رو بگیم برای قربونی بوده (که اون هم به قول شما بازم موزه جای این کارها و آغل درست کردن نیست) اون منبع های آب هم واسه امام حسینه؟! اون ویترین های خالی هم واسه عاشوراس؟! تازه اگر هم گوسفند واسه قربونیه و حتی آغل هم واسشون درست کردن چرا توی موزه ول می چرخن و سربازا باهاشون بازی می کنن؟!
    ممنون از مطلبتون.

    شهریار: خوشحال می شوم پرسشهای من و شما را پاسخ دهند.

  13. با درود بر شهریار عزیز ؛
    این آغل-موزه در نوع خود اگر نگویم بی نظیره ؛ کم نظیره! از همه عجیب تر طرفداران آغل و گوسفند است که سخت از کیان گوسفندان در برابر موزه به دفاع برخاسته اند! عجیب تر این که من تا کنون نمی دانستم گوسفندان هم می توانند جزو میراث فرهنگی باشند! اگر چنین باشد عنوان آغل-موزه بسیار نام درستی است…

    شهریار: خوشحال می شوم پرسشهای من را هم پاسخ دهند.

  14. به یـزدان که گرما خرد داشتیم ….. کجا این سر انجام بد داشتیم؟

    شهریار: سپاز از شعر زیبایتان

  15. سلام
    هر دم از این باغ بری می رسد! متأسف و متأثر شدم.

    شهریار: و من هم برای این گزارش تهدید !!

  16. در بازدیدی که از موزه جنگ خرمشهر داشتم چنین تصوری بهم دست داد که گویا اینجا در حال خاک خوردن است و چندین سال است به همین شکل باقی مانده! اما با دیدن این عکس ها و گزارش خوب شما فکر می کنم باید به مسولین موزه خرمشهر نشان لیاقت داد در مقابل این آغل موزه!!! و احتمالا شما هم از این ور و آن ور (!) تهدید شدید پس از نگارش این گزارش. درسته؟

    شهریار: البته تهدیدها و دشنامها من را جریح تر کرد ، گزارش سفرم را تلفنی خدمتتان عرض کردم به زودی در سفرنویس قرار خواهم داد

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *