تورهای سفرنویس

tour-image

عضویت در سفرنویس

register-image
register-image

سینما تمدن

سینما تمدن اولین سینمای جنوب شهر تهران به همراه سالن تابستانی ، سینما تمدن سینمایی بود که تا سال 83 ، 73 سال به صورت مستمر در آن فیلم پخش می شد ، سینما تمدن که آب فروش آن در سال 1312 پسر بچه ای بود به نام اصغر بیچاره ،‌ سینما تمدن سینمایی بود که در آن سیراب شیردون در زمان پخش سرو می کردند، سینمایی که پایین آن کباب دولی می فروختند! سینمایی که چند روز پیش تخریب شد … داستانش خواندنی است …

سینما تمدن ، تاسیس سال 1310
سینما تمدن ، تاسیس سال 1310

سینما تمدن آدرس استان تهران، شهر تهران، تقاطع خیابان مولوی و خیابان مصطفی خمینی (سیروس سابق) چهارراه مولوی (اسمال بزاز ، اسماعیل بزاز سابق) پلاک 297
شماره ثبت در فهرست آثار ملی ایران: پرونده اثر در سال 1382 تشکیل ولیکن ثبت ملی نشد!
مختصات جغرافیایی ، آب و هوا ، نقشه و … سینما تمدن :  E 51″25’25.68  N 35″40’10.35
ارتفاع از سطح دریا سینما تمدن : 1137 متر
نامهای دیگر سینما تمدن : سینما زرین ، سینما ته میدون ، سینما مولوی
پیرامون نام (وجه تسمیه): در دهه 50 چند ماهی سینما تمدن نامش تغییر کرد و سینما زرین شد اما دوباره همان تمدن باقی ماند و چون در انتهای شهر بود و بالای میدان صاحب جمع ، به سینما ته میدون شهره شود اما برخی به سنما تمدن به خاطر محل وقوعش ، سینما مولوی نیز می گفتند.
دوران و بانی اثر سینما تمدن: دوران پهلوی اول و به دستور رضاشاه و پیگیری سرتیپ درگاهی و مدیریت خان بابا معتضدی
امکان بازدید : به علت تخریب بازدید از سینما تمدن دیگر مقدور نیست!

خان بابا معتضدی ، اولین فیلم بردار حرفه ای ایران
خان بابا معتضدی ، اولین فیلم بردار حرفه ای ایران

پیشینه و تاریخچه سینما تمدن:
رضاپهلوی در جلسه نمایش فيلم «شركت نفت ايران و انگليس» كه توسط خان بابا معتضدی گرفته شده بود ، از سرتيپ درگاهي، رئيس شهرباني درباره تعداد و محل سالنهاي سينما می پرسد و ایشان پاسخ می دهد؛ 15 سالن در شمال شهر فعال هستند . رضاشاه درباره سينماهاي جنوب شهر مي پرسند و درگاهي پاسخ مي دهد كه در آن نواحي هنوز سينمايي احداث نشده است. در همين پرسش و پاسخ است كه دستور احداث سينمايي در خيابان اسمال بزاز (مولوي) “سینما تمدن” صادر مي شود. سند مکتوب
سرتیپ درگاهي خان بابا معتضدی را با تلفن احضار كرده و در حضور سلطان حسن خان، رئيس كل شهري ناحيه اسمال بزاز، به او ماموريت مي دهد كه در مدت 3 ماه سينمايي در خيابان اسمال بزاز احداث كند. آنها به اتفاق به خيابان اسمال بزاز مي روند و ساختماني را كه متعلق به حاجي قاضي نامي بوده و كارگران براي احداث مسافرخانه مي ساخته اند، مي بينند و مي پسندند و در ازاي پرداخت ماهي 80 تومان برای سینما تمدن اجاره مي كنند.

سینما تمدن در چهارراه مولوی - عکس محمود مروتی
سینما تمدن در چهارراه مولوی – عکس محمود مروتی

اسباب و اثاثیه سینمای پری (که تعطیل شده بود)‌ برای این سینما یعنی سینما تمدن می آورند و سينما تمدن در موعد مقرر، یعنی در سال 1310 و با 322 صندلي و با درجه 2 و فيلمي از ريچارد تالماج (Richard Talmadge) افتتاح می شود. بهاي بليت سینما تمدن 1، 2 و 3 ريال بود. روزهاي نخست از فيلمهاي سينما تمدن استقبال چشمگيري مي شد؛ شبي 50 تا 60 تومان فروش داشت.
نکته اول: در سراسر خيابان مولوي (از ري تا گمرك) فقط سينما تمدن بود که بعدها سینما آرش نیز در ضلع شمال غربی چهارراه مولوی بنا شد.
سینما تمدن یکی از اولین سینماهای روباز و تابستانی ایران بود که فیلمهای خود را در محوطه شمالی سینما تمدن و در هوای آزاد پخش می کرد.
نکته دوم:‌ تنها چیزی که اهالی قدیم مولوی درباره سینما تمدن اشاره می کردند ؛ موضوع سینمای تابستانی آن بود و اینکه تمامی آنها اظهار می کردند ؛‌ دیالوگ تمام فیلمها را به خاطر دارند ، چون هم روز صدای آن را می شنیدند و هم شبها در موقع خواب (چون در پشت بام می خوابیدند) و دیالوگ فیلمها لالایی شبانه آنها بود.

سینما تمدن و یک دنیا خاطره
سینما تمدن و یک دنیا خاطره

در سال 1382 مدیر کل وقت ، میراث فرهنگی استان تهران برای حفظ سینما تمدن دستور داد پرونده ثبتی سینما به عنوان اولین و قدیمی ترین سینمای تهران آماده شود اما… به علت خطر فروریزی، با مجوز وزارت ارشاد به طور دایمی سینما در اردیبهشت سال 1383 تعطیل و وسایل آن به سینمایی در نظرآباد هشتگرد انتقال یافت و سینما تمدن برای همیشه بعد از 73 سال نمایش فیلم ، برای همیشه تعطیل شد. سینما تمدنی که خطر فروریزی آن را تهدید می کرد! مدتی به محل فروش لوازم خانه و پلاستیک ،‌مدتی کارگاه تولید الک و جارو و فروش آن و این اواخر به محل فروش فرش تبدیل شد و درنهایت با رای کمیسیون بند 5 در سال 1392 دستور تخریبش صادر شد.

سینما تمدن ،‌چند سال پیش
سینما تمدن ،‌چند سال پیش

احمد مسجدجامعي ، رئيس کميسيون فرهنگي شوراي شهر وقت که هم اکنون ریاست شورا را به عهده دارد در صحن شورا و در جلسه تخصیص بودجه شهر در بهمن 86 خواستار نوسازی خانه چمران و سینما تمدن بود که اولی انجام شد و دومی ….!!!! (سند)

گودبرداری روبروی سینما تمدن و چهارراه مولوی ، چند ماه پیش
گودبرداری روبروی سینما تمدن و چهارراه مولوی ، چند ماه پیش

نکته سوم:‌ پرویز ایران پور با روح الله خالقی و همراهی علی اکبر شهنازی و رضاقلی ظلی در سال 1317 به مدت یک ماه کنسرت موسیقی در سالن سینما تمدن برگزار می کردند. مشهورترین کمدی گروه “کمدی اخوان” به نام “سرخر” در سال 1314 در سالن سینما تمدن بر روی صحنه رفت.

تخریب سینما تمدن ، چند روز پیش
تخریب سینما تمدن ، چند روز پیش

مشاهیری که سینما تمدن پاتوقشان بود:
اصغر بیچاره (عکاس ، بازیگر ، کارگردان و اولین عکاس سینمای ایران) متولد خانه روبرویی سینما تمدن و آب فروش سینما در سن 7 سالگی!
محمد علی فردین (بازیگر و کشتی گیر) متولد خیابان ری
داریوش اسدزاده (بازیگر تئاتر و سینما) متولد خیابان ری
محمد علي جعفري کارگردان تئاتر متولد خیابان مولوی
عبدالرحیم جعفری (بنیانگزار انتشارات امیر کبیر) می گویند او برای دیدن فیلم سوته دلان در سینما تمدن رفته بود که عاشق دختر بلیط فروش پشت گیشه شد!
احمد جورقانیان (آرشیو دار سینمای ایران) اولین فیلم زندگی خود را در سال 1341 با نام انتقام ریواک در سینما تمدن دید.
احمدرضا درویش نویسنده و کارگردان ، بچه امامزاده یحیی ، مدیر عامل خانه سینما ، عضو هئیت موسس موزه سینمای وقت و …) اولین فیلمش را در اینجا دید و اولین فلیمش را در همین سینما تمدن به نمایش گذاشت.
سینما تمدن با توجه به محل وقوع و قیمت ارزان آن و با توجه به اینکه فیلمهای دست دوم و سوم  اکران را نمایش می داد مورد مقبولیت افراد کم درآمد و پایین دست جامعه بود و این افراد هم به همان سبک و سیاق خود به سینما تمدن می آمدند و در سینما رفتار می کردند ، رفتارهایی که در هیچ کجا نمی توان یافت: سند مکتوب
1) روی ديوار سينما تمدن به جاي «استعمال دخانيات ممنوع» نوشته بود؛ «بر پدر و مادرش لعنت كه سيگار و چپق بكشد»!

سینما تمدن
سینما تمدن

2) یکی از لذتهای سینما تمدن روها ، خاموش کردن ته سیگار با پرتاب آن بر روی سر افراد جلویی بود!
3) در بوفه سينما تمدن به جاي بستني و آجيل، سيراب شيردون و آش سرو می شد و بوفه چي وسط سالن داد مي زد؛ شيردون 1 قرون! سيراب ۱۰ شاهي!! مردم کاسه ها را کنار صندلی می گذاشتند و فروشنده آخر سانس آنها را جمع می کرد و در دهه 50 کبابی به اندازه یک انگشت در این سینما سرو می شد که معروف شده بود به کباب «ک-ی-ر-ی» البته به آن کباب دولی هم می گفتند!

گیشه سینما تمدن ، چند سال قبل
گیشه سینما تمدن ، چند سال قبل

نکته چهارم: در تهیه گزارش سینما تمدن ، یکی از اهالی را پیدا کردم که می گفت ؛ جلوی در سینما گاری داشت و ماهی سرخ کرده با نون سنگک می فروخت. بوی ماهی تو سینما … !!!

گیشه سینما تمدن ، چند ماه قبل
گیشه سینما تمدن ، چند ماه قبل

5) ته سالن، يعني محل يك ريالي، عوض نيمكت و صندلي، زيلو پهن می كردند و در لژ آن مبلهاي يك نفري را پيت بنزين خالي تشكيل مي داد!
نکته پنجم: خود من خاطرم هست که صندلی های سینما تمدن فلزی و تاشو بود و آنها را به هم جوش داده بودند! دهه 60

گیشه سینما تمدن ، چند شب پیش ، با چند معتاد
گیشه سینما تمدن ، چند شب پیش ، با چند معتاد

6) با وجود آنكه فيلمها ناطق شده بود، مثل زمان سابق يك مترجم وسط سالن راه مي رفت و با لهجه داش وار مثل مرشد هاي دركه، فيلم را براي مشتري هاي بي سواد ترجمه مي كرد!

محمد نجفی مهاری
محمد نجفی مهاری

ته نویس اول: این گزارش به بهانه سوم ‌مهر 1305 و افتتاح گراند سینما با نمایش قسمت اول سریال آمریکایی پنجه‌ببر نوشته شد و بدون اجازه و با افتخار تقدیم شد به محمد نجفی مهاری ، کسی خانه آنها قسمت شمال غربی سینما تمدن بود ، کسی که دانش آموخته آمریکا بود و از همافرهای سال 57 ، کسی که دوستش دارم برای همیشه ، دایی جان مخلصیم.
ته نویس دوم: گزارش تخریب سینما تمدن را در اینجا بخوانید.

منابع و سرچشمه ها:
روزنامه ایران ، شماره 3868 مورخ 2/12/1386 مقاله سینما تمدن ، نویسنده؛ روح الله مهرپارسا
کتاب تاريخ تحليلي ۱۰۰ سال سينماي ايران
مجله خواندني ها روز شنبه 1329/1/29

1445443445_telegram کانال خبری تارنمای سفرنویس
کانال اعلام تورهای سفرنویس

اینجا را با دوستان خود به اشتراک بزارید

همسفران

  1. دروود
    ممنون بابت تهیه این گزارش خوب.
    کاش هنوز معضلات ساکنان منطقه شوش و مولوی همون چند بند آخری بود که نقل قول کردید؛ الان صحنه های شرم آورتری برای اهالی این منطقه عادی شده! سینما و فیلم های آنچنانی اش معصیت بود اما نمی دانم چرا کسی موج این معصیت های نوین را نمی بینه!

    شهریار: امید جان ، تنها کسی بودی که ، نتیجه ای که می خواستم بگیرم را بیان کرد ، در آخرین تصویر ، مخصوصا از آن فرد معتاد عکس گرفتم ، مخصوصا ساعت 2 نیمه شب رفتم در آن منطقه ، عکسهایی گرفتم که فقط در آن درد بود و غم ، مصیبت بود و گرفتاری … آسیب های اجتماعی فراوانی در این منطقه است .
    امیدوارم مدیران یک شب در این محله قدم بزنند ، البته اگر جرات دیدنش را دارند !

  2. فرشته

    این گزارش بسیار جالب بود و به من چسبید. خصوصا مترجمی که در سالن فیلم را ترجمه می‌کرد. حیف که سینما خراب شد اما این چیزهایی که از سینما گفتید می‌تواند دستمایه‌ی یک فیلم سینمایی خیلی جذاب شود!

    شهریار: سلام بر شما ، کی استارت کار سینمایی زده خواهد شد؟!

  3. قسمت خنده دارش سيراب شيردون و كباب بود و كلي خنديدم . ولي حيف كه خراب شد . اي كاش تعمير و دوباره بازسازي ميشد .

    شهریار: پرویز خان جای شکرش باقی است که به صورت کامل تخریب نشده و امکان مرمت وجود دارد ، فکر کنم شما با توجه به محل سکونت قبلی شاید ، این سینما خاطرتان باشد.

  4. با این پیشینه چه حیف که دیگه حتی نمیشه تو نقشه پیداش کرد!

    شهریار: محمدخان ، امیدوارم در طبیعتی که شما می روید ، وقایع به این صورت نباشد که اگر آنجا هم به این صورت باشد ، وا ویلا لی لی

  5. سلام
    تشکر بابت این گزارش خوب…
    من از سینمایش خاطره ای ندارم… اما از کنارش عبور میکردم… خاطرات من برمیگردد به زمانی که برای خرید پارچه به مولوی میرفتم همراه با مادربزرگم . سوار اتوبوس قرمز دو طبقه…. چه صفایی داشت…
    اما الآن نه اون چهارراه ،‌چهارراه سابقه، نه اتوبوس دو طبقه قرمز هست ، نه سینما تمدن… امثال این تیپ سینماها در سطح شهر بخصوص مناطق جنوبی تهران زیاده… اما این تیپ گزارشها یادشون رو زنده نگه میداره…
    مستدام باشید.

    شهریار: درود و سپاس از مهر شما ، ما که پسر بودیم ، خاطره خوبی از رفتن به این سینما نداشتیم (البته با همه جسارت هایمان) شما که دختر بودید!!! خوشحالم که داخل این سینما نرفتید!

  6. علیرضا تمدنی

    شهریارعزیز نوشته شما من رو به خاطرات گذشته برد . زمانی که با یک بلیت دو فیلم در سینما خرم (سلسبیل- چهارراه مرتضوی ) و یا در باغ گلستان که تابستانی بود دو فیلم می دیدیم و مابین عوض کردن دو سالن روباز دمپایی بعضی ها گم میشد ( جمعیت از بین هم رد میشدند )و حتی یادم میاد با 25 ريا ل تو سینما ناتالی ( سه راه اکبرآباد) سه تا فیلم دیدم یکی ایرانی دومی هندی سومی آمریکایی . ناهار ساندویچ تو سینما سق میزدیم………

    شهریار: سلام و سپاس بر شما ،‌ این خاطره بازی ، برای خود من هم جالب بود ، دیشب صحبتش بود ، دایی بزرگ می گفت ، بلیط این سینما 6 ریال بود و برای این که ایشان و مادرم با هم فیلم ببیند ، یک بلیط می خریدند و با هم بر روی یک صندلی می نشستند !

  7. سلام
    به به چقدر خوب بود این گزارش لذت بردم..
    دیگه کم کم سینما گردی باید بیاد کنار آرامستان گردی امیدوارم با تلاش سفر نویس این سینماهای با ارزش و قدیمی دوباره احیا بشه…

    شهریار: سلام بر شما اتفاقا ، بعد از ایده شما درخصوص تجریش گردی و اجرای برنامه موزه سینما همراه شما ، به این فکر افتادم که در ابتدا این سینما ها را ببینیم و بعد چند لوکیشن فیلم برداری و در نهایت با اتوبوس موزه سینما ،‌نظر شما چیست؟

  8. با سلام و سپاس از حضورتان در ” اُپاتان ”
    جناب شهریار عزیز
    گزارشات خوبی منتشر می نمائید امیدوارم باز از آبادان و خرمشهر گزارش تهیه نمائید گزارشات جنابعالی بسیار مفیداند .

    شهریار: سلام و درود ، سپاس از مهر شما ، مسافر همیشگی خوزستانم اما … اما خوزستانی های سخت انتقاد پذیرند ، فعلا سکوت کرده ایم و گزارشی نمی نویسیم

  9. سلام
    روز و هفته گردشگری مبارک
    پایدار و در سفر باشید.

    شهریار: درود و سپاس از پیام تبریک شما

  10. درود
    سينماهايي كه تخريب مي شوند، با خود خاطرات ساليان دور را مي برند
    صد حيف

    شهریار:
    و البته قسمتی از فرهنگ ما نیز از ما جدا می شود و …

  11. سلام و درود بر دوست عزیزم!
    واسم سواله که چرا ما آدما گاهی قدر داشته هامونو نمیدونیم؟خدا نکنه از فرط شکم سیری و دارا بودن زیاد باشه!
    گزارش بسیار خوبی بود.افسوس خوردم.بماند که یه جاهاییشو انقدر جالب نوشته بودی که از خنده روده بُر شدم.

    شهریار: درود ، جناب آقای شیخ به نظر من از گرسنگی شکم است نه سیری ، چون گرسنه به فکر میراث نیست به فکر شکم است! امیدوارم لبتان پر خنده باشد

  12. با تخريب هر سينما تكه اي از تاريخ تخريب مي شود. متشكرم از نگاه تيزبين و دقيق شما. ارادتمندم.

    شهریار: سپاس از مهرتان

  13. درود جناب شهریار
    بسیار بسیار جالب بود و سرشار از آگاهی های خوب
    اصغر بیچاره الآن بازیگر نیستند؟؟؟؟؟///
    اما باز هم به تخریب ختم شد
    سپاس از همه ی تلاش هایتان

    شهریار: درود ، آقای بیچاره در برخی از فیلمها هم بازی کرده است ، نوشته های حقیر به دنیال این است که جلوی تخریب گرفته شود ، این سینما هم تا الان 100% درصد تخریب نشده و جلوی کار گرفته شد.

  14. سلام دوستان با مجموعه تفریحی توریستی *باغ پرندگان کرمانشاه بزرگترین در خاورمیانه* بروزم خوشحال میشم بهم سر بزنی[گل][گل][گل]
    کرمانشـاه دارای چندین باغ گردشگری و بسیار زیبا می باشد که عبارتند از:
    1-باغ پرندگان کرمانشاه بزرگترین در خاورمیانه2-باغ گلها کرمانشاه 95درصد رشد فیزیکی داشته است و آبشار زاگرس باغ گلها کرمانشاه به طور رسمی به بهره برداری رسیده است3-باغ راه غربی همون کمربندی غربی کرمانشاه(این باغ از جنوب کرمانشاه تا شمال کرمانشاه امتداد دارد و بزرگترین باغ راه خاورمیانه می باشد و باغ پرندگان کرمانشاه و باغ گلها کرمانشاه در میان باغ راه غربی کرمانشاه(کمربندی غربی) احداث شده اند)4-باغ راه شرقی همون کمربندی شرقی:از شمال کرمانشاه تا جنوب کرمانشاه فضای سبز بسیار زیبا می باشد و به گفته ی مسئولین باغ راه های غربی وشرقی کرمانشاه بزرگترین باغ راه خاورمیانه می باشند…
    دیدنیهای کرمانشـاه گهواره تمـدن:1-طاقبستان وپارک کوهستان2-بیستون کرمانشاه3-تکیه معاون الملک4-تکیه بیگلربیگی5-بازارسنتی کرمانشاه6-سراب نیلوفر7-باغ پرندگان کرمانشاه8-باغ گلها کرمانشاه9-مسجدعمادوالدوله10-غارقوری قلعه کرمانشاه بزرگترین غارابی آسیا11-و…..

    شهریار: سلام بر شما

  15. سلام باز هم عالی و بافکر
    شما باید اسم دومی هم برای اینجا بذارید بناهایی که نیستند
    ولی یاد و نام وعکسشون اینجا هست خیلی خوب و ارزشمنده موفق باشید

    شهریار:‌ درود ،‌این بناها هستند اما متاسفانه فکری به حالشان نمی شود

  16. سلام ، ممنون از این گزارشت که من وبه گذشته های دور برد ، زمانی که رندانه رفتن به سینماوبلیط نخریدن و دوسانس فیلم نگاه کردن و پز دادن ، برامون ارزش بود .

    شهریار: درود ، خاطره بازی و نوستالوژی یکی از لذتهای زندگی من است، از اینکه شمارا خوشحال کردم خرسندم

  17. درود و سپاس شهریار ارجمند و پرتلاش:
    آری من کاوش کردم.در خدمت هستم اوامری باشد.

    شهریار: درود و سپاس از پاسخگویی شما ، منتظر شماره تماس شما هستم برای تخریب های که خدمتتان عرض کردم

  18. سلام بر شماجناب شهریار
    به عنوان یک خواننده:
    با این پست بلند بلند خندیدم…
    آرام آرام اشک ریختم…
    از تعجب شاخ درآوردم…
    خیره و زل زده به صفحه ی مانیتور یک کلمه را چند بار خواندم و …این یعنی نوسینده این پست را به کمال به اتمام رسانده…
    البته افسوس هم خوردم در این ده سال گذشته کاری غیر از این نداشته ام…
    برقرار باشید.

    شهریار: این حال روز ما ایرانی هاست ، آخرش بدون امید و افسوس و آه !!!! متاسفانه

  19. چه گویم که ناگفتنش بهتر است ….

    شهریار: اگر نگوییم ، کوتاهی کرده ایم

  20. مريم قرايي

    درود بر آقاي شهريار گرامي. از طريق وبلاگ خانم منفرد شما رو پيدا كردم. و چه حيف كه اينهمه دير اين آشنايي اتفاق افتاد…
    مطلب فوق العاده اي بود. منطقه 12 تهران كه هسته تاريخي تهران است و حيف و صد افسوس كه باقيمانده ميراث معنوي و فرهنگي موجود در اين محدوده كه از مصيبتها و سوء مديريتها جان به در برده نيز به مرور از بين مي رود…و ما انتظار معجزه براي فرهنگ اين مملكت و بهروزي براي فرداي فرزندانمان داريم در حاليكه ديروزمان را از بين برده و امروزمان را روي هيچ پايبستي نساخته ايم…
    زحمات و دلسوزي شما شايسته تقدير فراوان است

    شهریار:‌ درود ، از اینکه سعادت خواندن سفر توسط شما ، نصیب من شده ،‌خوشحالم ، سپاس از مهریتان و به امید اینکه دیگر خبرهای تخریب نبینیم

  21. مريم قرايي

    ضمناً متاسفانه تور گورستانهاي ممنوعه رو از دست داديم. اگه امكان برگزاري مجدد باشه سه چهار نفري هستيم كه منتظر برنامه ي شما خواهيم بود…

    شهریار: سعادت و افتخار نصیب من نشد ، به زودی برگزار و تکرار خواهد شد.

  22. درود بر شما
    درود فراوان و سپاس از شما به خاطر انتشار مطالب به این زیبایی و ممنون که به وبلاگ بنده آمدید و نظر گذاشتید شما را لینک کردم با نام سفر نویس

    شهریار: درود و سپاس از مهرتان ، نام شما هم با افتخار در لیست دوستان افزون شد

  23. درووود بر شهریار عزیز
    یکی دو هفته آینده درگیر سفر هستم
    لطفا یادآوری کن عکس رو تقدیم می کنم البته با کمال افتخار برای بنده

    شهریار: درود بر محمد خان عزیز، کل سوژه عکس بهانه است ، امیدوارم شما را زیارت کنم

  24. هفتم آبانماه ( سایرس دی ) روز جهانی گرامیداشت کوروش بزرگ پدر ایران و بنیان گذار صلح جهان بر تمامی ایرانیان شاد باش و مبارک باد.
    روزی که از تقویم ما ایرانیان خط خورد و نام کوروش بزرگ از کتب درسی حذف گردید.

    شهریار: سلام و سپاس

  25. سلام بر شهریار گرامی
    چقدر امثال شما رو دو رو برمون کم داریم تا بعضی مطالب در گذر زمان به ورطه فراموشی سپرده نشه

    تا بهمون یادآوری کنه چیزهایی رو که ارزش به یاد موندن داره

    پایدار و پیروز باشید

    شهریار: درود بر شما ، هر کدام از افراد این سرزمین می توانند ، چنین نقشی را داشته باشند

  26. سپاس شهریار عزیز از گزارش عالی و جامعت

    واقعاً مایه تأسف هست که نشانه های تاریخی و فرهنگی ما به راحتی از بین بره.

    شهریار: ایمان خان، هر کدام از ما می توانیم نگذاریم چنین ، اتفاقاتی در سرزمینمان شکل بگیرد. سپاس از نگاه پر مهرتان

  27. عیان بیان

    خوب می دانید که سینما تمدن چند سال است که تخریب شده
    طبق معمول پاساژش کرده‌اند
    مبارک نباشد!

    شهریار: بله، گزارش تخریب نیز در سفرنویس منتشر شد

  28. بابام می گفت یک سینما بود که نامش تمدن بود . از قدیمی ترین ها. بجای صندلی چهارپایه داشت. اپارات هم روی یک چهارپایه بود وسط تماشاچی ها ! دستفروش ها با گاری شلغم و لبوی داغ توی سینما می فروختند! و بخار سینما را می گرفت. می گفت وسط فیلم یک مرتبه سر و کله جاهل محل پیدا می شد و چون دیر رسیده بود کلاه مخملی اش رو جلوی دهنه اپارات می گرفت و داد می زد از اول بزار! بیچاره جمعیت مجبور بودند از اول دوباره نگاه کنند. یک موقع هم از فیلم خوشش نمی امد و داد می زد جنگی بزار! شوهر خاله ام که می گفت یک سری با خانواده می امدند و پتو کنار سالن پهن می کردند و موقع تماشای فیلم ابگوشت می خوردند!

    شهریار: سلام بر شما، چه خاطرات جذابی سپاساز اشتراک شما

  29. هادی تمدن نژاد

    سال ۱۳۳۷ پنج ساله بودم و با دو برادر بزرگترم رفته بودیم سینما تمدن ودر قسمت جلو نشسته بودیم آخرهای نمایش فیلم بود که ناگهان برادر بزرگم بلند شد و رو به قسمت بالکن کرد وبا صدای بلند فحش میداد زیرا از بالا سیرابی پرت کردن پائین ومستقیم افتاده بود رو سر برادرم

    شهریار: سلام و سپاس از اشتراک خاطرات

  30. ایرانی

    یادش بخیر دوتا کوچه بعداز سینما تمدن خانه خاله ام بود وهر موقع که میرفتیم خانه خاله انهم با اتوبوس حتماً سینما تمدن میرفتیم وفیلم میدیدیم با آنهمه سوژه داخل سینما واقعا حال میکردیم ومیخوردیم بعداز ظهرها هم میرفتیم بازار اسمال بزاز کلی حال وخرید میکردیم یادش بخیر چه دورانی بود

    شهریار: خانه مادر برزگ مادری من هم در سالهای خیلی دور در پشت سینما تمدن بوده، حدودا 80 سال قبل

با ما همسفر باشید

XHTML: امکان استفاده از این کدها وجود دارد: <a href="" title=""> <abbr title=""> <acronym title=""> <b> <blockquote cite=""> <cite> <code> <del datetime=""> <em> <i> <q cite=""> <s> <strike> <strong>